قاعده قرعه ) : استفاده از قرعه برای رفع سرگردانی مکلّف در شبهه موضوعی)
قاعده قرعه، از قواعد فقهی بوده و راهی است برای بیرون آمدن مکلف از سر گردانی و تردید ناشی از جهل وی نسبت به موضوع.
در کتاب " اصطلاحات الاصول " آمده است:
" القرعة فی اللغة السهم و النصیب و فی عرف الفقهاء و العرف العام، الاحتیال فی تعیین المطلوب لدی الشبهة و الابهام کتابةً و نحوها ". [۱]
قرعه، در شبهه موضوعی کارآیی دارد نه شبهه حکمی؛ پس تمسک به قاعده قرعه در مواردی است که حالی از احوالات موضوع، مجهول و مشتبه باشد و هیچ گونه راهی برای روشن کردن آن در دست نباشد؛ یعنی حتی احتیاط هم در مورد آن ممکن نباشد و اگر هم ممکن باشد، عسر و حرج داشته باشد، مثل این که دانسته شود یکی از چند گوسفند، حرام گوشت (موطوئه) است، ولی معلوم نباشد کدام یک از آنها است، یا این که در باره مالکیت چیزی میان دو نفر اختلاف باشد و هیچ یک دلیل و یا امارهای که مالکیت وی را اثبا ت نماید در اختیار نداشته باشد. در چنین مواردی با قرعه، مسئله حل میشود.
قرعه، به صورتهای گوناگون انجام میگیرد؛ در گذشته بیشتر به صورت انداختن تیر، و در زمان ما با نوشتن نامها بر کاغذ و در آوردن یکی از آنها انجام میشود.
در قرآن کریم آمده که در ماجرای حضرت یونس (ع) از قرعه استفاده شد. هم چنین در جریان تعیین سرپرست و کفیل برای حضرت مریم (س) نیز از قرعه استفاده شد، که به نام زکریای پیامبر (ع) در آمد.
بعضی از عالمان، قرعه را مختص باب منازعات و اختلاف در حق میدانند. در پاسخ گفته شده که هر چند معمولاً چنین است، ولی این مسئله در ماهیت قرعه نیست؛ بنابراین، اگر اختلاف بر سر حقی هم نباشد، میتوان از قرعه استفاده کرد، چنان که در قضیه سرپرستی حضرت مریم (س) کسی مدعی حقی نبود، بلکه همه در پی کسب افتخار بودند.
نکته اول:
در مورد این که قرعه از امارات است یا اصول، میان علما اختلاف وجود دارد.
نکته دوم:
برای اثبات قرعه، به آیات قرآن ـ مثل آیه 141سوره صافات، و آیه 144آل عمران، ـ، روایات متعدد و اجماع، تمسک شده است؛ برای مثال، " شهید ثانی " در قواعد و " ابن ادریس " در سرائر، ادعای اجماع نمودهاند.
پانوشت
1. اصطلاحات الاصول : صفحه 201
نوشته شده در 18/7/1394 - 17:00:59 - توسط: مريم رضايى